تیم ملی مردم را از دست داده است
اظهارات بازیکنان و اعضای کادرفنی تیم ملی با واکنش منفی مخاطبان مواجه شده است.
به گزارش فوتبال 360، تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی به کارش در فیفادی آبان پایان داد که نتوانست بردی در کارنامه ثبت کند. این تیم در 2 دیدار متوالی مقابل کیپورد و ازبکستان با نتیجه مساوی بدون گل، به کار پایان داد، تا حسرت گلزنی در این پنجره از فیفادی را بخورد. البته که این موضوع تنها یک روی سکه است؛ چراکه نمایش بحثبرانگیز ایران در این 2 بازی، ادامهرو بازیهای ضعیف این تیم در تقابلهای اخیر بود تا مشخص شود ضعفهای فنی موجود برطرف نشده هیچ، بلکه در بخشهایی، بدتر هم شده است. موضوع البته وقتی بدتر میشود که تعدادی از بازیکنان تیم به همراه سرمربی تیم ملی، از جملاتی در توجیه این ناکامی استفاده میکنند که فضا را بدتر جلوه داده و شکاف ایجاد شده بین مردم با این تیم را بیشتر میکند.
کلینشیت متقدارنه قلعهنویی مقابل کیپورد
برای بررسی بخشی از این موارد کافی است به اظهارات عجیب قلعهنویی پس از نمایش بحثبرانگیز ایران در همین 2 بازی، پرداخت. او بعد از شکست تیمش در ضربات پنالتی مقابل ازبکستان، از دستاورد و کلینشیتهای متقدرانه حرف زد و گفت: «در این تورنمنت دنبال پیشرفت بودیم. این بازیها برای این است که نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی و برطرف کنیم. خوشبختانه با احتساب بازی تانزانیا، در ۳ بازی اخیر کلین شیتهای مقتدرانهای کردیم».
بخش دیگر این اظهارنظرهای عجیب و غریب مربوط به جایی است که سرمربی تیم ملی، تعداد کرنرها را هم به پای پیشرفت تیم ملی ایران گذاشته و میگوید: «کرنرهای زیادی زدیم و موقعیتهای بسیار خوبی ایجاد کردیم. این مسائل برای ما مهم است که توانستیم به این شکل پیشرفت کنیم».
جایی دیگر هم اخراج بازیکن رقیب را ذیل همین موارد تعریف و اشاره کرده که «مدافع حریف هم تحت فشار بازیکن ما اخراج شد. در شرایطی که در دیدار قبلی ۲ تیم، آریا یوسفی با یک اشتباه در وسط زمین اخراج شد، اما ما به حدی پرس خوبی انجام دادیم که بازیکن منچسترسیتی اخراج میشود».
وقتی سطح تحلیلها به این اندازه پایین آمده، کلینشیت مقابل کیپورد دستاورد میشود و تعداد کرنرها و اخراج بازیکن ازبکستان نشانهای از پیشرفت برای تیم ملی، روشن است نمیتوان امید چندانی به آینده این تیم داشت. ضمن اینکه، مسئولان تیم ملی هرگز ذرهای به این موضوع فکر نمیکنند که ممکن است بیان چنین عباراتی سطح شعور مخاطبان را به چالش بکشد.
چقدر خوبیم ما!
در ادامه واکنشهای عجیبوغریب نسبت به عملکرد تیم ملی، شجاع خلیلزاده به عنوان یکی از بازیکنان باتجربه تیم ملی از پست اهانتآمیزش خطاب به مردم در شبکه اجتماعی دفاع کرده و حتی تاکید دارد که از آن بدتر هم گفته. او تاکید دارد هرکسی که این حرفها را به خودش گرفته، پس حتما منظور این جمله بوده و شاملش میشده!
باز شجاع تلاش کرد از زیر بار پاسخهای فنی فرار کند و بگوید کسی نیست که بخواهد نسبت به اتفاقات روز تیم ملی اظهارنظر کند. علیرضا بیرانوند ولی در ادامه اظهاراتش که اعضای این تیم را متوقعتر از همیشه جلوه میدهد، خواسته تا این تیم «دوست داشته شود». او هم البته سطح توقع از تیم ملی را به تساوی مقابل ازبکستان تنزل داده و اینکه اورونوف کاری نکرده و یا اینکه ازبکستان در مقایسه با بازی قبلی ایران با این تیم، دقایق کمتری 10 نفره شده را دستاورد خوانده. بیرانوند البته پا را فراتر گذاشته و تساوی بدون گل مقابل ازبکستان را بهترین بازی تیم ملی در چند سال اخیر توصیف کرده است!
واضح است چنین تحلیلهای یکطرفهای فقط نزد تعدادی از بازیکنان تیم ملی وجود دارد و در دنیای واقعی، چندان مبتنی بر دادههای درست نیست.
تیمی مردمی؟
اظهارات اخیر تعدادی از اعضای تیم ملی، در ادامه اظهارات خبرسازی است که باعث ایجاد شکاف بیشتر بین مردم و این تیم میشود. این فاصله حتی با وجود هشدار هر روزه رسانهها، از طرف بازیکنان تیم ملی و کادر فنی نادیده گرفته میشود تا شرایط از قبل هم بدتر شود. جالب آنکه حالا کار به جایی رسیده که تعدادی از همین چهرهها گلایه دارند که چرا «مردم» به بازیکنان تیم ملی استرس وارد میکنند. شجاع خلیلزاده در این مورد میگوید: «همه ما باید کنار هم باشیم و به تیم ملی کمک کنیم. در بازی دوستانه قرار است نقاط ضعف و قوت تیم بررسی شود اما شما کاری کردهاید که همه دچار استرس شدهاند؛ حتی مردم نیز با رفتارشان به این فشار اضافه کردهاند».
بیرانوند هم با اشاره کموبیش مشابهی به این واکنشها بحث را سمت هواداران کشانده و گفته که «همه باشگاهها، هواداران، رسانهها و افرادی که فضای مجازی را هدایت میکنند، باید تیم ملی را متعلق به کشور بدانند. اینطور نباشد که اگر بازیکنی از باشگاهی خاص پنالتی را خراب کرد، فشارها صرفاً متوجه او شود. بازیکنان پرسپولیس، استقلال، تراکتور و سپاهان وقتی وارد تیم ملی میشوند، مثل برادر کنار یکدیگر هستند و هیچ رقابتی میانشان وجود ندارد. ما برای مردم و کشور میجنگیم. اگر همه متحد باشیم، کار خیلی راحتتر میشود و به موفقیت نزدیکتر خواهیم شد».
حالا سوال اصلی اینجاست که اگر مردم، جایگاه قابلی نزد اعضای تیم ملی دارند، آیا خواستههای آنها مورد توجه است؟ یعنی مردم فقط کلمهای است که در ادبیات بازیکنان جاری است و کاربرد دیگری ندارد؟ مردم نزد تعدادی از همین اعضا، یعنی افرادی که از شرایط کنونی نقدی ندارند و یا اینکه شامل منتقدین هم میشود؟ اگر چنین است پس بهتر است حرفهای همین مردم درباره تیم ملی، با گوش شنواتری، شنیده شود.